البته این پایینی که نوشتم فکر نکنی تکرار حرف کسیه ...حرف خودمه ...نمی دونم شایدم این واژه ها رو توو گوشم از بچگی تکرار کردن که حالا دارم ناخوداگاه اونا رو به زبون قلم میارم...اینا رو اگه می شه حذف کن ..بای
احساس می کنم زندگی نمی کنم... فقط تکرار می کنم ...نقش بازی می کنم ..امروزو مثل دیروز با حرفای تکراری با آرزو های تکراری..نرسیدن های تکراری...آدم های توی دلم تکراری..... بیرون دلم تکراری با بغض های تکراری ...بعدشم یه مرگ تکراری مث همه ی مردن های تکراری دیگه تو جهان....اون دنیامم لابد باید به خاطر تکراری بودنم بسوزم....با یه دادگاه تکراری که تو این دنیام برام تکرار شدست...نمیدونم گناهامم همه تکراریه...از این تکرار و تکرار خسته شدم ..افسوس که همین الان برای دنیای از دست رفته ام افسوس می خورم....
در مورد نوشتتون بازم نمی تونم حرف دلمو بگم...
جای تامل داره....
عادت کردم فقط بخونمو ...نوشته ی دیگرانو دوباره از نو بنویسم
کاش منم می تونستم حرفای دلمو به تصویر بکشم تا این که حرفای عاشقانه ی دل دیگرانو بنویسمو دیگران بخوننو برای برای خوندش برام کف بزنن
دل من با این که سفره ی غم هاست اما نمی تونه حرف هاشو و دلتنگیهاشو و غرور شکستشو زیبا و شاعرانه به زبون بیاره
دل من لال و بی صداست اما توو سکوتش پر از ترانست که کسی نمی تونه بخونه....
دددددددددددددددددددددددددددددد وووووووووووووووووو سسسسسسسسسسسسس تان خدا حافظ تا بعد
ناله های حقوق بشر از رفته ما ملت
158540 بازدید
11 بازدید امروز
67 بازدید دیروز
670 بازدید یک هفته گذشته
Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)
Copyright ©2003-2024 Gegli Social Network (Gohardasht) - All Rights Reserved
Developed by Dr. Mohammad Hajarian