جنگ جنگ : کینه عرب به عجم نا گفته

سلام دوستان همه جا بوق کرناست و تو تاریخ و دنیا پیروزی عرب به عجم را بزرگ کردند . مثل صدام که خودش را سردار قادسیه لقب دادن بود وسیاست دنیا دامن زدن به عرب وعجم. اول بیاید از جنگ شروع کنیم که کمتر تو کتابی تاریخی امده چی شد که این شد .میدانید هر دولتی بی دلیل سوقط نمیکند بخاطر ضعف درباریان و شاه هست بعد از سرکوب شدید اعراب بدست اردشیر  بابکان(ذولکتاف) که عربهای راکه راهزنی میکردند سر جاشون نشاند .عربها همیشه باج گذار دولت ایران بودند و محصور شده بین یمن دست نشاده ایران و زنگبار که باز حکمتش دست ایران بود دردریای بحر احمر و از شمال به بین النهرین دست ایران بود انها ارزو سرزمین حاصل زخیزرو  همیشه داشتند و تا به قدرت رسیدند . در سوریه و عراق کاخ حکمتی خودشان را بنا کردند . حالا راجب شکست دولت ایران توضیح میدهم که تا حالا زیاد بحث نشده از زمان خسرو پرویز تا یزد گرد سوم دوازده پادشاه بحکمت رسیدند و این پادشاهان کمتر از سه الی چهار سال بیشتر سر کار نبودند که پنج تای انها زن بودن چرا اینطوری شد . خسروبدست پسرس شیرویه کشته شد شیرویه بدست بهرام چوبینه و بهرام که از خون پادشاهی نبود به سلطنت نمی توانست بنشیند و دربار ایران کی به قدرت برسه جبه گیری میکردند  ووو تا تاج رسید به روی  شکم مادر یزد گردسوم و او به بادشاهی رسید در ایام جوانی قدرت در اختیار درباریان بود هرکی هر کاری میکرد مثل العان و قشر کشاورزان فشار زیادی تحمل میکردند . و بردهای ساکن ایران که به کشاورزی و چوپانی مشغول بودند این وضعیت ایران قبل از حمله عراب بود حمله ای که اعراب کرد چندین سال بطول انجامید که با راه زنی و تجاوز به شهر های بین النهرین بودکه اکثرا تو این جنگ و گریز ها شکست میخوردند باقدرت گرفتن مسلمانان در عربستان و حکمت عمر جنگ بزرگی با سپاهیانش راه انداخت که باز شکست خوردند تا اینکه جنگ به قادسیه کشید . خوب دران زمان ایران چگونه بود . سپاه گارد جاویدان ایران در شمال ایران با تورانیها که ازبکها و قزاقستانیهاکنونی بودند  . در حال نبرد بودند و ناوگان دریایی ایران با هندی ها  در حال جنگ .فقط گارد سلطنتی و سپاه مرزی با اعراب درگیر بودند و روی همین حساب اعراب رو به حساب نمی اوردند ولی دین جدید برابری و برادری بین برده ها نفوذ کرد و شورش انها مشکل سازشد  در این موقع اعراب سپاه بزرگی جمع کردند دو روز اول  از ایرانیان شکست خوردند و روز سوم سوار نظام ایران که شامل پنج هزار سوار کار دیلمی بود وبا رستم فرخ زاد درگیر بودند و او را بعنوان فرمانده لشکریان قبول نداشتند قبل از رستم فرخ زاد فرمانده سپاه ایران یک مرد مسن بود که نامش بخاطرم نیست ولی هرجا که پا میگذاشت اعراب فرار میکردند و به او شیطان لقب داده بودند دو روز اول جنگ او تنها میرفت و هماورد میخواست و عربها کسی رو جرات رویارویی با او راداشته باشد رو  نداشتند وبرای همین اعراب روحیه نداشتند . تا روز سوم باز او هم اورد خواست برده او که یک یونانی بو د و دهنه اسب اورا میگرفت تا او بجنگد اورا از پشت با خنجر میزند و بطرف اعراب فرار کرد که نرسیده کمان دارهای ایران خدمتش رسیدند . این اتفاق روحیه مضاعفی به اعراب داد . و از ان سو سوار نظام دیلمی به عربها پیوستند. و گرد خاک انها باعث رم کردن فیلها و بهم ریختن سپاه ایران شد . هنوز خبر به دربار ایران از جنگ نرسده بود که بردها و کشاورزان تیسفون را غارت کرده بودند وقتی اعراب به تیسفون رسیدند جنگی در کار نبود همین هم بتمام شهر ها رسیدو شهر  ها یکی پس از دیگری سوقط کرد... علت نبود پادشاه در ان زمان خاص بود اعراب وقتی برای جنگ بسیج شده بودند و شورش های پراکنده در توسط برده ها و کشاورزان به اوج رسیده بود . یزد گرد سریعا راهی شمال ایران برای برگرداندن گارد جاویدان صد هزار نفری و لشکر کشی به اعراب ولی خیانت به اینجا ختم نمیشود خبر سوقط پایتخت باعث خیانت همراهان یزد گرد میشود او که پول کافی برای برگرداندن گارد جاویدان داشت کشته شد خونش برگردن اسیابانی افتاد .خلاصه دوستان این هست ایینه عبرت تاریخ این کتاب توسط دو باستان شناس انگلیسی رو شواهد تاریخی باستان شناسی بود که من خیلی خلاصه تو ضیح دادم تا بدانید چی شد که چنین شد