×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

gegli

.......... گوشه چشم..........

انچه باید بدانید

× تولید گل و صادرات گل
×

آدرس وبلاگ من

bebeka.goohardasht.com

آدرس صفحه گوهردشت من

goohardasht.com/bebeka

?????? ???? ?????? ???? ????? ????? ??? ????

راسپوتین کی بود و چکار کرد شاید با گروه بانی ام و اهنگ راسپوتین اشنا هستید.

من تاریخ زندگی راسپوتین را به اختصار مینویسم و برای سر نرفتن حوصله دوستا ن به صورت داستان باز گو میکنم اول خیلی از دختر خانمها وانهای که هنوز کودک درونشان به کارتون علاقه دارند فیلم انیمیش اناستازیا یادشان هست ودشمن اناستازیا همان راسپوتین بود .البته راسپوتین در تاریخ روسیه یک لکه ننگ بود و راجب مرگ او داستانهای بسیار ساخته اند ولی هنوز هر از گاهی که علم پیشرفت میکند قبر او را میشکافند و تحقیق میکنند او روستا زاده ای از منطقه سیبری بود که دارای قد بلند و قوی هیکل و صورتی جذاب داشت .دارای شش زن در کلبه ای زندگی میکرد . کار های کشاورزی در منطقه او بیش از سه ماه طول نمیکشیدن  . نه ماه سال به بطالت سپری میکرد .تا اینکه دوستی دزد داشت هر وقت گذرش به انجا میرسید سری به راسپوتین میزد . و لبی تر میکرد. تا اینکه او یکبار پیش راسپوتین امد با لباس کشیشی .راسپوتین خوشش نیامد میخواست اورا از کلبه بیرون کند .ولی او گفت با این لباس همه به او کمک میکنند و شبها دزدی میکنم کسی هم بمن شک نمیکند .بلاخره راسپوتین را راضی کرد با او بروند دنیا را ببینند . وقتی تو راه بودند زن اخر راسپوتین را تقیب میکرد راسپپوتین وقتی اورا دید به او گفت بگردد ولی زن او قبول نکرد تا با کتک او را راهی کرد ولی وقتی راه افتادن باز زن برگشت و خنجری به پشت او زد باز زنش را کتک زد و راهی شد .وقتی به اولین شهر رفتن و سوار قطار شدند تا به مسکو بروند دوستش دید زخم او از خنجر خوب شده .درون قطار زنان که با ادم قوی جثه و خوش تیپ و کیشیشی دهاتی برخورد کردند از او در واگنهایشان برای تفریح وخوشگذرانی دعوت کردند دوستش گفت ببین هر جا برویم برای این قیافه پول میدهند . وقتی مسکو رسیدند برایی اینکه جایی پیدا بکنند به صومعه رفتند و خود را کشیش جا زدند سرتان رادرد نیاورم راهبه ها برای اینکه کشیش جدید برایشان موعضه بکنند. خلاصه او در اخر شب برای انها دعا میخواندو صحبت میکرد وقتی کشیشان دیگر وارد شدند با منظره بی
سابقه ای روبرو شدند چون تمام رهبه ها لخت بودند وبه درگاه شیطان دعا میکردند .خلاصه راسپوتین با درگیری با دوستش از انجا فرار کردند چون با شکایت کشیشان پلیسها به دنبال انها بودند  . تصمیم گرفتند به سن پترزبورگ که همان لنینگراد هست بروند .. در انجا راسپوتین خانه ای اجاره کرده و کار  های انرژی درمانی میکرد و جادو جمل برای مریضهایش  میکرد . .از طرف دیگر کاترین ملکه روسیه تزاری و المانی و اصل که با پطر کبیر ازدواج کرده بود تنها فرزند اینها که باید تاج و تخت را حفظ کند مریض شد و هیچ دکتری نمیتوانست اورا درمان بکند ملکه تحت فشار دربار بخاطر درگیری های مرزی روسیه با اتریش و المان بود .پس اگر برای فرزندش اتفاقی میافتاد همه چیز را دربار از او میگرفت . تا اینکه ندیمه اش به او گفت کسی را میشناسد که میتواند او را  خوب  بکند کشیشی هست که با دعا اورا معالجه میکند .خلاصه ندیمه رفت ولی راسپوتین قبول نکرد تا بعد از سه چهار بار بلاخره راسپوتین حاضر شد ملکه به دیدنش برود خلاصه ملکه بصورت دزدکی ولیعهد را برد وقتی ولیعهد نزدیک راسپوتین شد گویا اصلا بیمار نبوده و بازی میکرد . خلاصه طوری شد راسپوتین به دعوت ملکه به دربار راه پیدا کرد و به کمک زنان درباری که همه با او رابطه پیدا کرده بودند به مقام نخست وزیری رسید و برای پول به دست اوردن اسرار نظامی را به المانها میفروخت. طوری بالا رفت کسی شاه را قبول نداشت و شاه هم به خاطر فرزندش به او میدان میداد تا شاهزاده های جوان تصمیم به ترور او گرفتند چون بقدری فساد در سن پترزبورگ بالا رفته بود که شاهزادها دیدند هیچ یک از زنهای انها توجه ای به انها ندارند .خلاصه شاهزادها تصمیم گرفتندبهترین خواننده اپرا زن روس که در فرانسه برنامه داشت دعوت واو بتواند به ترور انها کمک کند خلاصه ان خواننده معرف امد به او گفتند از طرف راسپوتین بزودی دعوت خواهی شد ولی به خواستهای او تن نده و اورا به ویلای که برای ترور در نظر داشتند دعوت کن خلاصه راسپوتین به ان ویلا رفت و باخواننده هم غذا شد با اینکه ان زن تعلیم دیده بود ولی نتوانست مقاومت کند و در هین تسلیم شدند شاهزاده ها ریختن تو اطاق که اور ا بکشنند راسپوتین با درگیری و گلوله خوردن فرار کرد ولی در بیرون نگهبان فکر کردند دزد امده اورا به گلوله بستن و او با اینکه چندین تیر خورده بود باز فرار تا به پل سن پترزبورگ رسید در انجا پلیس که صدای تیراندازی را شنیده بود اورا محاصره و به گلوله بستن او برای فرار خود را به رودخانه سن پتربورگ یخ زده انداخت و کشته شد.جلب بدانید او تمام غذاهایی که در ویلا خورده بود تماما به سم سیانور الوده شده بود و بیش از دوازده گلوله خورده بود وبدلیل سکته قلبی مرده بود بخاطر همینه هنوز روی استخوانها ان هرز گاهی تحقیق میکنند .بعد از مرگ او باتشریفات وقتی اورا به خاک می سپردند با یورش مردم مراسم به هم خورد واین شروع انقلاب بولشویکها در روسیه تزاری شد راسپوتین به هرکس نگاه میکرد اورا جذب خودش میکرد و زنان ارزو اورا داشتند این نیروی عجب که او داشت هنوز سوالی برای دانشمندان روس هست طبق اخرین تحقیقات گفتند بخاطر مصرف بیش از حد سیانور بدن او مسموم شده بود و گلوله ها دردی در او ایجاد نمیکرد و بعلت برودت زیاد اب سرد سکته کرده ولی باورش سخته چون اگر واقعا یک لمقه سیانور خورده بود به مسمومیت نمیکشید تیر تفنگهای ان زمان هم بادی نبوده .ولی این را بگم هرکی با لباس مذهبی بیاد همه نباید دنبالش مثل ببعی  راه بی افتند . مثل دجال  همه دنبالش راه میافتندپس دوستان این یک داستانه که باعث شد بعد از بولشویکه کمونیستها روی کار بیایند و کلا مذهب را کنار بگذارند .هنوز خیلی از واقیعت های تاریخ در ابهام هست و نمیگذارند کسی با واقعیت اشنا بشود . و تاریخ را دستکاری و داستان یسرایی میکنند. مثل حدیثی که حضرت محمد کگفت خوشحالم که موقعی به دنیا امدم که یک عادل روی کره زمین وجود دارد منظور انوشیروان بود ولی ما میگویم چون شاه بوده بد بوده .بیاید ببنیم کی چه کار کرده برای یک پارچه گی ایران و جلو بردن اتن . داستان بعدی حکایتی راجب انوشیروان . بعد از ان توخماری بمانید تا بعداسمش پس دوستان خدا حافظ تا بعد   .
.
یکشنبه 3 مهر 1390 - 6:14:40 PM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم

آخرین مطالب


انچه باید بدانید


سال میلادی جدید


چرا بنویسیم...


نذر های سیاسی


خود خواسته را تدبير نيست


باز يافت .


دو کفه ترازو


باید ها و نباید ها


دددددددددددددددددددددددددددددد وووووووووووووووووو سسسسسسسسسسسسس تان خدا حافظ تا بعد


ناله های حقوق بشر از رفته ما ملت


نمایش سایر مطالب قبلی
آمار وبلاگ

157285 بازدید

162 بازدید امروز

374 بازدید دیروز

2473 بازدید یک هفته گذشته

Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)

آخرين وبلاگهاي بروز شده

Rss Feed

Advertisements