کارشناسی و تحقیق . روی این خاک طنز.
جالبه بدانید .در این چراگاه که همه جانور تو ی ان زندگی میکند .از مارو مور ملخ گرفته تا گرگ و شغال و کفتار.....یک گله شادو عاشق تویش زندگی میکنند .چوپانهای زیادی امده و رفتند .تا نوبت رسیده به چوپانی خوب ان چوپان بزی را انتخاب کرد ه که جلو دارگله باشه .چون اگر گله را دیده باشید یا خر جلوداره یا بز یا گاو و همه بعبعیها دنبال ان میروندبرای چرا. القصه بعد از این همه دنگ و فنگ چوپان ما بزی را انتخاب کرد و بیست میلیون بره کوچولو به ان رای دادند. بعدا بره ها دیدند که بزبزه قندی انها باز برای گله تو چرا گاه از گاو وخران سابق استفاده میکند . برها پرسیدند که باز اینها هستند که قبلا بودند. ما تو را قبول کردیم جلو دار ما باشی و پرچم گله را دادیم دستت تا از ما دفاع کنی چی شد.ان شعار های که دادی گفت بعبعی های ناز نازی شما نمیدانید ما مجبوریم از گاو و خران سابق استفاده کنیم .شما برای این چراگاه مفید نیستید .چون پشگل میاندازید و خاک این چراگاه را بارور میکنید.ولی انها تاپاله وسنده میاندازند تاخاک را گوهمالی کنند تا علف ها زیاد رشد نکنند . اگر از گاوها و خرهای چراگاه های دیگر استفاده کنیم که نمیشود .چون انها اینجا علف میخورند جای دیگه گوهمالی میکنند . پس چوپان ما با سگهای گله اش به من گفت که جلو دار باشم و نزارم شما پشکل بندازید چون پشگل شما ها خاک اینجا را بارور میکند و یونجه و شبدر و علفها هی بزرگتر و بزرگ تر میشوند و دیگه چوپونه شما را نمیتونه ببینه .وهر کدام تان ازادانه هر کاری و هر جایی میروید . اینجا گرگ داره شغال و مار داره پس شما باید خوب باشید یک گله سر بزیر باشید . ال قصه عمر بز بزه قندی قد نداد چوپان ما میمونی را اورد جلو دار کرد بره ها بع بع کردند .سر و صدا کردند.مگه میمون میشه جلو داربشه . چوپان که از بع بع چیزی نمیفمید به میمونه گفت برو جلو گله پرچم را بردار .بعد میمون گفت به بره ها این اولین بار تو دنیا یک میمون جلودار میشه .ولی از کوسه بی ریش ترسیدید.باید از من هم بترسید. پس راه بی افتید دنبال من و پشکل نریزد تا چوپونه بتونه گله را ببینه .بله قصه ما به سر رسید پشکل ما به زمین نرسید
سه شنبه 5 مهر 1390 - 11:44:44 AM