×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

gegli

.......... گوشه چشم..........

انچه باید بدانید

× تولید گل و صادرات گل
×

آدرس وبلاگ من

bebeka.goohardasht.com

آدرس صفحه گوهردشت من

goohardasht.com/bebeka

?????? ???? ?????? ???? ????? ????? ??? ????

لوک بد شانس و دالتون ها به روایتی که نباید بدانید

کارتون لوک خوش شانس را همه دیده اید ولی تو ایران خودمان این لوک بد شانس تشریف داشت .حکایت ما از انجا شروع میشود .دالتون بزرگ چهار زن داشت و هر زنش از جایی بودند . شریعت ایجاب میکرد که حتما چهار تا بگیری..روزی این دالتون بزرگ رفت مباشر خانی شد .و کاسه لیس ان خان بود وچون زن باره بود چشمای هیزی داشت روزی خان  به شکار رفته بود .   دالتون بزرگ چون زنان دل بندش تمایلی به او نشان نمیدادند  . هرکدام از جایی بودند .یکی از هند بود یکی نزدیک محلات دیگری نزدیک کرمان ان یکی مال همان جا که پسندیده بود..خلاصه او از فرصت استفاده کرد رفت  پیش زن خان .ولی از اینکه خان سوگلیی داشت و به زن خان حسادت  میکرد. پرونده این دو تا را پیچید . وقتی خان امد با اب وتاب داستان را تعریف کرد .خان تا فهمید بدون پرس وجو درگ نکرد .و با تفنگ شکاری دالتون بزرگ را نقش زمین کرد .در این گیرو دار پسر دالتون بزرگ که تازه رفته بودن حرفه وکالت خوانده بود . وسه برادر دیگرش هم کوچیک بودند ادعا خون بها کرد .دراین گیرو دار نیروهای لوک بد شانس با خان و خانبازی بد بودند .به برادر بزرگ دالتونها کمک کردند و او توانست تمام زمینهای خان را بعنوان خون بها تصاحب کند .وبرای این که به برادر های کوچکش چیزی ندهد انها را فرستاد جای   دور تا درس دزدی فرا بگیرند .خلاصه چندین چند سال گذشت و برادرهای دیگر دالتون ادعا میراث پدری کردند. برادر بزرگ انها را بازی میداد چون خودش خانی شده بود. تا اینکه لوک بد شانس قانونی میگذارد که تمام زمینها باید از خانها گرفته شود .تا به رعیتها داده شود .دالتون بزرگ که این را دید به برادران گفت چرا نشسته اید بروید حقتان را از لوک بگیرید او دارد تمام زمینهای شما را میبخشد . خلاصه هرکدام روی یک منبر رفتند وبر علیه نظام لوک بد شانس شعار دادند و این شعارها باعث شد تمام خوانین که از دست لوک شاکی بودند پشت این منبر رو ها باشند . وانها هم دیده بودند پول از همه طرف دار می اید .شعارها یشان  را تند وتند تر کردند تا چند جایی یک عده با پولهای خوانیین شورش کردند به طرفداری دالتون سوم خلاصه نیروهای امنیتی لوک انها را  گرفتند  . وبعد انها را تبعید دو تا در ایران ویکی به کشور همسایه . برادر بزرگه همان وکیل ماند با همان مقدار زمینی که لوک بعد از تقسیم شدن داده بود . خلاصه لوک بد شانس بعد از مدتی از طرف دولت امریکا از کلانتری بر کنار شد وبرادران دالتونها دوسه تا روی کار امدند. این قصه ما بود دوستان خود دانید و خدای خود   .
چهارشنبه 6 مهر 1390 - 11:37:06 PM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم

آخرین مطالب


انچه باید بدانید


سال میلادی جدید


چرا بنویسیم...


نذر های سیاسی


خود خواسته را تدبير نيست


باز يافت .


دو کفه ترازو


باید ها و نباید ها


دددددددددددددددددددددددددددددد وووووووووووووووووو سسسسسسسسسسسسس تان خدا حافظ تا بعد


ناله های حقوق بشر از رفته ما ملت


نمایش سایر مطالب قبلی
آمار وبلاگ

158410 بازدید

8 بازدید امروز

46 بازدید دیروز

1287 بازدید یک هفته گذشته

Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)

آخرين وبلاگهاي بروز شده

Rss Feed

Advertisements