روزی روزگاری تو کتابها خواندیم

روزگار جالبی نه همه در کتاب های درسی دست بردند.دیگه چراغ علی لباسی ندارد اتش بزند .مردم هرچی دادند لباس پاره بوده حالا یک مغازه تانا کورا زده.دهقان فدار کار محصولی برای فروش نداره .پیر و خانه نشین شده.چوپان دروغ گو .یک عمامه بسر کرده و رییس حوضه علمیه شده .شنگول ومنگول بعد از مرغ تخم طلا پشگلشون با ارزش شده .وگرگ ناقلا رییش و زده کوسه به رییش شده. بزبز قندی هم یک وقتی رییس جمهور شده .کبری خانم دماغ عمل کرده زیر پل منتظر بوق ماشین ایستاده .روباه رفته ایتالله شده.کلاغ سیاه هم رفته مجلس نماینده زنا ن شده.حسنک گوسفند ها رو رد کرده ابدارچی رهبر شده . لوطی و انترش هم دیگه نگو لوطی نا لوطی شده انترش  هم حالا رییس جمهور شده .شاطر و نانوای ما زمانی رییس صدا وسیما شده .ارش کمانگیر ما دیگه گور به گور شده . رستم ما اسبشو فروخته  سمند سوارشده .اسفندیار هم موتور سوار وکیف قاپ زن شده .سهراب ما هم معتاد و در بدر شده .اقا موشه رییس ضرابخانه شده خاله سوسکه هم مانتو تنگ پوشیده بی شوهر شده ...حالا این داستان های کتابهای ما چرا امروزی نشده همه کتابها دست کاری شده این داستانها چرا به روز نشده بماند ...